شبی با او سحر کردن

ساخت وبلاگ
گاهی در خلوت شب با احساس دلتنگی و  تنهاییم گاهی با هق هق گریه در بغض و سکوت رو به آسمان نظاره می کنم گاهی در زیر  باران که رقص کنان بر سرمان فرود می آید  بی اختیار  نظاره گر  سو سو کردن ستاره ها را باشم.  چه رویای عجیبی است آن لحظه ها  چه احساس قشنگی است آن لحظات ناب  فکر کردن برای چیزی که نه دست یافتی است و نه رسیدن به آن ممکن ! چه رویای عجیبی است نشستن در کنار ساحلی که   صدای موجش دلنشین و آرامبخش دلهاست آه ! چه حسی است که ،  هر عاشقی را نوازش می کند . نا خدای کشتی در طلاطم دریای بی انتها با ا شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 82 تاريخ : جمعه 22 اسفند 1399 ساعت: 20:08

تا نفس دارم و داری به یادت هستم تا نگاهم کنی و چشم به راهت هستم تا زمانیکه به من لطف و عنایت داری ای تمام نفسم ! خاک قدومت هستمآن لحظه به یادم افتد ، آن زلف و نگاهت ای لیلی آیینه ی وش ،من به نگاهت نگر شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 134 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 16:54

یاغیش یاغما دایان  یاغماغین پوزدو بوتونگلشن و کاشانه لریباهارین نغمه سینی سولدوردون ویران ایله دین هم وطنین ائولرینی  شنلی بایرامللارینی یاسه باتیریدینبو عزیز گونلرینیالدن آلیب قان اله دینآتالار هم آن شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 128 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:19

در مهر بی نظیری، در دلبری به نامی چشم تو را بنازم کز هر نظر تمامی !  در جامه یی پرندین چون شمع، در حبابی یا چون شراب گلرنگ ، لغزان میان جامی  دلهای عاشقانت در دام گیسوانت صد مرحبا چه صیدی ، صد مرحبا چ شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 128 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:19

یولوم دوشدو مزارستانه بیر گون باخینجا داشلاریلا فیکر ائدیردیم هامی بیر گون ئولوب ،آنجاق بو ئیرده اسیر توپراق اولموشلار  بو ئیرده بیرین گوردوم که آنجاقچوخ جواندی حایاتیندان هله کام آلمایبدی بیرین گوردو شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 139 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:19

دلم بی تاب است سکوت مطلق حکمفرماست دلم می خواهد شکوه کنم !آرام و قرار ندارم بغص گلویم را گرفته در خلوت تنهایی خود دلم می خواهد بغضم را بشکنم فریاد بزنم اما نمی توانم سکوتم را بشکنم شکوه دل را نمی توان شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 145 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:19

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطر شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 149 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:19

روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بود است مراد وی از این ساخت شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 173 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:19

 ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راهنمایی  همه توحید تو جویم ، همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزائی  تو زن و جفت نداری ، تو خور و خواب نداری احد بی زن شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 148 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:19

من سکوت خویش را گم کرده املاجرم در این هیاهو گم شدممن که خود افسانه می پرداختمعاقبت افسانه مردم شدم !ای سکوت ای مادر فریاد هاساز جانم از تو پر آوازه بودتا در آغوش تو راهی داشتمچون شراب کهنه شعرم تازه شبی با او سحر کردن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبی با او سحر کردن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ay-deniz بازدید : 152 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:19